MT

BLOG

اینجا براتون کلی قصه داریم، قصه ی جورابای رنگارنگ ...

از تولید تا نگهداریشون

Weekly_post

واژه نامه

 ابریشم

کرم ابریشم، پیله یا ابریشم را با لعاب غده های مخصوص خود می تند بدنش استوانه ای شکل و دارای دوازده حلقه یا برآمدگی است و غیر حلقه چهارم و پنجم در هر حلقه یک جفت پا دارد و پاهای جلو او به صورت شاخک است فک هایش دارای دندانهائی است که با آنها برگ توت را  می جود و می خورد. در زیر لب پائینی او برآمدگی مخروطی شکلی است که از آنجا لعاب پیله یا ابریشم را خارج می کند. کرم ابریشم از تخم پروانه ابریشم تولید می شود، پروانه ماده پس از  جفت گیری در حدود 500 تخم می گذارد، تخم های او را تا موقعی که درختهای توت، برگ    می کند نگاه می دارند و در آن موقع تخمها را در جعبه های مخصوص می گذراند تا کرم ها از تخم بیرون بیایند، این کرم ها مدت 35 روز برگ توت می خورند. بعد دور خود پیله می تنند. تنیدن پیله ها تقریبا چهار روز طول می کشد و بعد از دو هفته کرم ها پیله را سوراخ می کنند و به صورت پروانه خارج میشوند  برای آنکه پیله سالم به دست اید کرم ها را قبل از بیرون آمدن از پیله به وسیله حرارت یا بخار آب خفه می کنند و مقداری از پیله های سالم را جداگانه برای تخم گیری نگاه می دارند پروانه های نر و ماده را پس از بیرون آمدن از پیله جفتگیری می کنند این تخم ها در ابتدا زرد رنگ و بعد خاکستری می شوند و آنها را نوغان نیز می گویند،تخم ها را پس از  جمع آوری با آب می شویند و بعد خشک می کنند و در جعبه می ریزند  و در جای سرد نگاه  می دارند، محلی را که برای پرورش کرم ابریشم آماده می کنند تلمبار می گویند

اربسک و اسلیمی

غالبا از طرح های مهمی است که از آغاز اسلام تاکنون پائیده است. طرحی است که برخلاف تصور برخی از پژوهشگران توسط اعراب یا مسلمانان ابداع نشده بلکه پیش از اسلام نیز مورد استفاده بوده است ولی چون در دوره اسلامی در همه آثار هنری به کار رفته و تحول عظیمی یافته است. اربسک کلمه ای منسوب به عرب اسلیمی کلمه ای عربی منسوب به اسلام است. این طرح اغلب گیاهی و گاهی جانوری است و از محیط زیست انسان الهام می گیرد و چون در قبل از اسلام نیز مورد استفاده قرار می گرفته احتمالا منشاء مذهبی داشته و طرح جانوران و گیاهان مقدسی است که مورد ستایش و احترام مردمان آن دوره بوده است مثلا مار و انجیر در مصر باستانو انار در ایران باستان مقدس بوده در متون زرتشتی بندهش _( به  معنی آغاز آفرینش ) آمده است که خروسی شب هنگام از آدمیان حراست می کند

 

 

 

 

 

 

 

ارخالق

 قبائی کوتاه تر در زیر قبای مردان، جامه ای که طلبه علوم دینی و کسبه زیر قبا پوشیدندی نیم تنه روئین زنان، نوعی قماش نازک

ارمک

ارمک پارچه پنبه ای با عرض 90-75 سانتیمتر و طول 25 متر و در طرح های ساده، پیچازی و راه راه بافته می شود، تار آن معمولا نخ مرسریزه ( ابریشم مصنوعی ) و پود آن نخ پنبه ای است ارمک در بسیاری از نقاط  استان یزد و به ویژه اردکان و میبد بافته می شد اکثرا دستگاه های دستی ارمک بافی چهار ورودی است ولی هنگام بافت، وردها دو به دو به یکدیگر وصل و با هم بالا و پائین  می روند و نتیجتا به صورت دو ورودی عمل می کند

اَشمونی

جامعه اَشمونی منسوب به اشمون و از کالاهای بخارا است.

اطلس

پرنیان، دیبا، پارچه ابریشمی ساده و بدون پرز

اسلیمی

 اسلامی، از طرح های اسلامی و قراردادی، هنرهای تزئینی ایرانی، مرکب از پیچ و خم های متعدد که انواع مختلف آن، با شباهت به عناصر طبیعت مشخص می گردد.

آکسون

 نوعی دیبای سیاه که به غایت قیمتی است و بزرگان برای تفاخر پوشند      

الیاف

 رشته های نازک کوتاه و یا بلندی که به طور طبیعی از گیاهان و چهارپایان و گونه ای از حشرات به دست می اید و امروزه به طور مصنوعی در انواع مختلف تولید می شود.

بافتTablet  

بافت زری یا ابریشمی با گل برجسته

بالش

متکا

برد فندقی

 نوعی جامه که در بیت الطراز از بخارا تهیه می شد و این نوع لباس راه راه بوده و آستین بلند داشت که امرای سامانی آن را بر روی دیگر البسه خود می پوشیدند و به رنگ هایی همچون سرخ و سبز و سفید تهیه می شد .

برد قلمی

 جنسی از چادر که در بافت آن خط ها می باشد برابر قطر قلم و بعضی گویند که بر آن نقاشان از قلم نقش و نگار کشتند

برد یمانی

نوعی از جامه مخطط که از ملک یمن آرند .

برد

نوعی از جامه ( مهذب الاسماء) ( آنندراج)، جامه ای بوده است قیمتی و گرانبها و پارچه ای که در یمن بافته می شده است یا خاص یمن بوده، همین طور قماشی که از پشم شتر می بافته اند قماشی است مخصوص یمن که آن را برد یمانی گویند. مهذب الاسماء آمده است از اردویل(اردبیل) جامه های برد و جامه های رنگین خیزد ( حدودالعالم) و از روی کرباس و برد و پنبه و عصاره و روغن خیزد( حدود العالم)

بردی های بندقی

 پارچه نازک راه راه سفید که مصریان از آن پیراهن سازند

بَرَک

نوعی پارچه ضخیم است که در خراسان از پشم شتر یا کرک بز با دست بافته می شود و از آن جامه زمستانی می دوزند و قبل از گسترش صنایع نساجی ماشینی از رونق و رواج شایسته ای برخوردار بوده و بافت برک معمولا به وسیله زنان مسن در کارگاه های خانگی انجام می شد و تنها ماده اولیه آن کرک بز است ولی در بعضی نواحی دیگر کرک شتر نیز مورد استفاده بوده است که بسیار با دوام تر از کرک بز است و برک معمولا به طور خود رنگ و در رنگ های قهوه ای سیاه سفید شیر و شکری و خاکستری تولید می شود. ابزار کار بافندگان آن بسیار ساده است ولی در عین حال برک بافی کاری پر زحمت است.

بطانه

 آستر جامه

بوم

  زمین و متن پارچه زریفت

پارچه

 طبق تعریف علامه دهخدا پارچه معنای پاره و چه علامت تصغیر است و پارچه به معنای قطعه ای از هر جسمی نظیر آهن( یک پارچه آهن) ، یخ ( یک پارچه یخ) و غیره منجمله منسوجات اطلاق می گردد که به طور عام پارچه به معنای منسوجات رایج شده است

پارچه دورو

منسوجی بسیار زیبا و زیبنده است که محصول ویژه یزد  بوده است. برخی از انواع آن، زردوزیهائی نقشدار ابریشمی با تصاویر ریزکارانه، و برخی دیگر به صورت حوله های ساده با طرح های هندی سیاه و سفید است اهمیت در ساخت خود پارچه است که در آن دو گونه پارچه را در یک سطح به هم می پیوندند

پر

پوشاک پرنیان( ابریشمی)

پَرنیان

 حریر ( محمود بن عمر ربنجنی(دهار) ( تفلیسی) حریر چینی که پرنیان حریر چینی منقوش است اما پرند ساده می باشد

پشم

الیافی که بر روی پوست گوسفندان از نژادهای مختلف می روید. از ویژگی های آن حفظ دمای بدن در مقابل سرما و گرما و تغییرات هوا است پشم گوسفندان نژاد بختیاری، بلوچی، قره گل، کردی، ماکوئی، خراسانی و کرمانشاهی  از پشم های نژاد مشهور ایران هستند. الیاف برحسب نازکی نمره بندی می شوند و هرچه لیف نازک تر باشد نمره بالاتری دارد و برای تولیدات ظریف تر به کار می رود

پنبه

کلمه پنبه واژه پهلوی است گیاهی است دارای ساقه سبز و کوتاه و شاخه های نازک و برگ های درشت و گل های زرد یا سرخ رنگ، ثمر آن که غوزه و یا جوزغه نامیده می شود پس از رسیدن شکافته می شود و از میان آن دانه هائی بیرون می آید که اطراف آن ها را تارهای سفید فرا گرفته، این تارها را پنبه می گویند. آنها را با دست و امروز توسط ماشین از دانه جدا می کنند و در نخ ریسی و پارچه بافی به کار می برند. دانه های پنبه که پنبه دانه یا پنبه تخم نامیده می شود به مصرف خوراک حیوانات می رسد. روغن آن را هم می گیرند و در پخت غذا و صابون پزی به کار  می رود . از ویژگیهای الیاف پنبه خنکی، سبکی و دفع رطوبت بدن است. در کتاب تمدن بین النهرین تا بیزانس آمده است که تخم پنبه از شرق در زمین های بکر آمریکا پراکنده شد این گیاه از خانواده Gossypium است

 

 

 

 

 

 

پود

نخی که در عرض پارچه در بافندگی تاری و پودی قرار می گیرد. پود نما روی پارچه پودها بیش از تارها نمایان هستند

Plain weave

این بافت یکی از ساده ترین و مهمترین بافت های اصلی است که در حدود 80 درصد بافته ها را شامل می شود. این بافت براساس دو تار و دو پود شکل می گیرد اولین تار از روی اولین پود و زیر دومین پود حرکت می نماید

تاخنج( تاخته)

 نوعی پارچه که درقرون اولیه اسلام در نیشابور تهیه می شد.

تافته

 نوعی پارچه ابریشمی ساده بافت که در یزد با دست می بافتند و امروزه پارچه های ساده بافت به نام تافته شهرت دارد. جنس آن در ابتدا از ابریشم بوده است (قز) گورانی( تافته) گیلکی «تفته» و معرب آن «تفتا» و در مصر « تفته» گویند.

ترمه

واژه ترمه لغتی است هنری و به معنای درخت سروی است که نوک آن خمیده باشد در همین راستا نقش های روی پارچه ترمه را به شکل سروهای نوک خمیده می بافند.

توزی

بر وزن روزی، شهری بوده و در حدود خوزستان و بهبهان و پارچه ای که در آن بافته می شد توزی می گفته اند. بعضی نوشته اند که شهر کوچک توج یا توز بین کازرون و گناره، از لحاظ پارچه های کتانی و به همین نام اشتهار جهانی داشته است. به نام کتان توجی یا توزی / برهان قاطع در معنی لغت توز می نویسند، توز نام پوست درخت خدنگ است و آن پوستی است که کمانها و سپرها را بدان می پوشیدند و آن پوست را توز می نامیدند

جامه

پارچه نادوخته

جناغی بافت

 بافت زیگزاگ مانند

جیفه

زیوری مرصع که سلاطین و امرا بر سر زنند

جیغه

تاج

چادرشب

 از ابریشم طبیعی برای دوخت پرده و پوشش رختخواب بافته می شود. زنان محلی نیز آن را می پوشند و یا به دور کمرشان می بندد پارچه چادر شب، باریک به عرض سی ویک سانتیمتر است که نقش هایش را در پود نمودار می کنند خود چادرشب با تقسیم توپ پارچه به شش قسمت و دوختن آنها به یکدیگر تهیه می شود . رنگ اصلی زمینه قرمز است و نقش از نوارهای زربافی شده و دارای طرح هندسی به رنگ های سفید و ارغوانی و سبز و زرد و قدری صورتی و نارنجی و ابی در ترکیب های هم آهنگ فراهم می اید نگاره ها آمیزه ای است از صور طبیعی، که نواقص خود نسج پارچه، آنها را از لحاظ هندسی بدریخت جلوه داده، به اضافه صور انتزاعی هندسی همانند آنها که به روی نخستین آثار سفالی منقش دیده می شود و « اگرمان» حدس می زند که در تزئین بافت های روزگاران نخستین به کار رفته است خطوط « زیکزاک» با رنگ های متناوب سیاه و سفید، کنایه ای است از برکه ای پر موج که در نور آفتاب، بازتاب یافته است در چادر شب  های پنبه ای نیزرنگ قرمز مسلط است، ولی در چارخانه ای که راه راههای پهن آبی و سفید و خط های سبز و زرد دارد. چارخانه هرگاه بزرگ باشد معمولا طرح هندسی نیز درون خود دارد و در مربع های اصلی ممکن است نقش های پیچیده و مفصل فرعی نیز دیده شود. طرح روی هم رفته ساده ولی زیبا است

چقا

یا کت دراز و بی آستین مردان بختیاری، زمینه ای کرم رنگ با حاشیه های آبی دارد که به سبک گلیم  و در دو قطعه بافته شده است. طرح نیمه بالائی کت از نوارهای متعدد پهن آبی رنگ ولی طرح نیمه پائینی فقط از چند خط تشکیل شده می شود. این دو نیمه را به طور افقی به هم می دوزند تا در جائی که دو انتها در برابر یکدیگر قرار می گیرند این پارچه ها قبلا از پشم مرغوب تهیه می شد.

چکین

 به معنای زرکش و بخیه دوزی و زر دوزی روی ابریشم

چلوار

 پارچه ی پنبه ای سفید آهارداری که از آن پیراهن و زیر جامه و دیگر جامه ها بدوزند.

چله

 نخ های تاری

چله کشی

طی این مرحله بافنده با کوبیدن چند میخ یا میله آهنی بر روی زمین نخ های تار ( چله) را به میزان مورد نیاز جهت عرض پارچه بصورت درزای و مرتب به دور میخ ها می پیچد، این امر امروزه ماشینی انجام می شود

چیت

مأخوذ از هندی نوعی منسوج پنبه ای نازک

چیت موصلی

 پارچه نخی نازک ( نیز موسلین)